Thursday, November 30, 2006

دو عکس کاملا شخصی


عکس درخت روبروی منزلمان وتصویر پسرم حمید رضا در کنار آدم برفی
بخاطر سالروز تولدش9/9/1385

Tuesday, November 28, 2006

حال وهوای زمستانی

چند روزی است که مطالب وبلاگم به روز نیست .نمی دونم که مطلب کم آوردم یا اینکه سرمای زمستان وکسادی کار در بلده بر خبر ها تاثیر گذار بود وخبر خاصی به دستم نرسید وعکس ها هم که همه برفی ویکنواخت شدند.وقابل ارسال نیست.البته نه اینکه اصلا خبری نیست وهمه در سکوت ورکود هستند.،ولی سرما وبیکاری بدون تاثیرنبود.چون شغل غالب جوانان بلده بنایی ومرتبط بکار ساختمان می باشد ،با پایین امدن درجه د ما( در بعضی روزها تا 14درجه زیر صفر)طبیعتا کارهای ساختمانی هم راکد شدواین افراد که چند ماه پشت سر هم مشغول کار بودند با بارش زود هنگام برف امسال ،همگی غافلگیر شدند وهنوز برای بعضی افراد بیکارشدن برایشان قابل هضم نیست.انصافا تحمل بیکاری برای کسانی که چندین ماه مداوم مشغول کار بودند مشکل است.خدا به این جوانان صبر عنایت کند.ولی بعضی از جوانان که سر رشته ای در دامداری دارند بیکار ننشسته وبا خرید چند راس گاو یا گوسفند تا حدودی خود را مشغول کردند.ولی همگان که امکانات دامپروری ندارند.از طرفی دیگربرای کسب درامد برای چند ما بصرفه نیست که به شهرهای اطراف مهاجرت کنند وتا به شرایط جدید عادت کنند فصل سرما پایان می یابد ودوباره کار ها به روال قبلی برمی گردد.ولی باید چاره ای اندیشید. تا اشتغال برای جوانان جویای کار فصلی نباشد. در این چند سال اخیر با تشکیل ادارات جدید وجذب نیروهای بومی تا حدودی جلوی مهاجرت جوانان گرفته شد ولی امار مهاجرت بسیار بالا میباشد وبا جذب سالانه 10 نفر در ادارات نمی توان اشتغال ایجاد کرد.ساخت کارگاه های کوچک بصورت تعاونی تا حدودی می تواند چاره ساز باشد.وبا جذب سرمایه در بخش تعاون با توجه به محروم بودن (یا به عبارتی محروم شده؟!) منطقه، در بعضی از شغل های خاص ،مانند کفاشی ،تشک دوزی ،و در بخش پوشاک که نیرو های کارامدی در تهران هستند ومتعلق به همین منطقه میباشند را جذب ،واشتغال دایم فراهم نمود.انشالله
عباس عماد

Saturday, November 25, 2006

دیدار با هموطنانم در شهر نور

دیشب مراسم عروسی دونفرازجوانان بلده ای بود که در هتل پارک جنگلی نور برگزار شد.اقایان محمد سعیدی فرزند یوسف وناصر میر حسینی فرزند ابوالقاسم داماد های شب قبل بودند که برای آنها وتمامی جوانان ارزوی موفقیت میکنم.نکته ای که جالب توجه بود چون این دو داماد از دو طایفه ای بودند که بستگان زیادی داشتند. بتبع آن ،جمعیت زیادی از طایفه های مختلف واصیل بلده ای در این مجلس حضور داشتند. خانواده های سعیدی-میرحسینی-هاشمی-بناساز-سلطان احمدی- عماد-توکلی-نصیری-...خلاصه دیدار با جمع زیادی از هموطنان وبستگانم در شهرنور،که اکثر انها مقیم بلده نبودند، برایم لذت بخش بود

Wednesday, November 22, 2006

مژده به دوستداران محیط زیست





با درج مطلب قلع وقمع درختان منطقه بلده نوردر وبلاگ بلده نور وانعکاس آن در هفته نامه طلای سبزشماره71،الحمدلله این مطلب کار ساز بود ودل مسولین را به درد آورد وتاحدودی از قطع درختان در این منطقه جلوگیری شد

Tuesday, November 21, 2006

تصاویری از بارش اولین برف سال 85وحواشی آن



نمایی از منظره برفی در بلده نور

Monday, November 20, 2006

بارش برف زیاد در حدود 50 سانتی متردربلده نور

بارش زیاد برف که تااواخرنیمه شب ادامه داشت.همه را غافلگیر کرد.وخیلی از مشکلاتی که در مطلب قبلی نوشتم به سراغمان آمد. اولی قطعی برق بود که حوالی ساعت 2 بامداد تا ساعت 4 بعد ازظهر امروز ادامه داشت،وبه تبع آن باعث سرد شدن ساختمان هایی شد که تاسیسات حرارتی انها با برق در ارتباط بود.بسته شدن راه های مواصلاتی در اکثر روستاهای بخش، که همه این موارد می توانست با تشکیل ستاد بحران قبل از امدن برف تا حدودی برطرف می گشت.مسولین مطلع هستند که در چه منطقه ای هستیم وبا اب و هوای آن اشنا هستند وغافلگیر شدن معنایی ندارد. به نظر میرسه که بنده در این وب سایت زیاد انتقاد می کنم ، انتقاد هایی که همه روزه شما درانواع رسانه های موجود با ان کما بیش سر وکار دارید وهر وقت هم که سری به سایت بلده نورمی زنید انتقاد کما کان وجود دارد.نمی دانم این انتقاد ها نتیجه بخش خواهد بود یا نه، درهر صورت از این که مطالب بنده را تحمل می کنید ممنونم.بگذریم.....بعد از بارش برف دیشب ،قصد کردم که دراولین فرصت تا برف طراوت خود رااز دست نداده از غافلگیر شدن مردم ومناظر برفی عکس هایی بگیرم ، لذا ازفرصت بدست آمده استفاده کردم. که در فرصت های بعدی از این عکس ها در وب سایت بلده نور استفاده می کنم. عباس عماد

Sunday, November 19, 2006

با وجود اینکه هنوز یک ماهی از فصل پاییزمانده ،اما زمستان همانند همیشه زود تر به سرغ ما آمد.و این جبهه هوای سرد با بارندگی هایش که در سراسر کشور وجود دارد، به بلده هم سرایت نمودوآب وهوای بلده راهم تحت تاثیر قرارداد واولین بارش برف امسال هم شروع شد.برف با تمام زیبایی ها ونعمت های فراوانی که به همراه خود به ارمغان می آورد ، برای بعضی از مردم غافلگیر کننده خواهد بود.جای شما خالی دربلده ، با شروع بارش شدید برف در حوالی ساعت 4 غروب امروز که 2ساعت ادامه داشت ،چهره شهر را بکلی عوض کرد.انگار که این برف مال چندین روزوهفته پیش میباشد.بخصوص که هوا هنوز سرد نشده وقدم زدن در هوای برفی ، همچنان که در تصویر می بینید ،بقول ما( انه کیف دارنه)، مطمئن باشید بلده بهشت خداست از بهار سرسبزش ،تابستان خنکش،پاییز الوانش،وزمستان برفیش ، همه وهمه بر جذابیت های این منطقه بکر می افزاید.افسوس که اکثریت مردم منطقه از درآمد ثابتی برخودار نمی باشند تا ازاین موهبت های الهی استفاده بهینه نمایند ،درآمد نسبی خوب میتواند گرما بخش دل وزندگی این مردم باشد که،اگر تاصبح وحتی تا سه ماه کامل برف بیاید بقول معروف ککشان نگزدوبفکر کارشان باشند ولی کدام کار وکاسبی.درست است که برف زیباست ولی برای مردم منطقه یعنی کسادی کار، یعنی بسته شدن راه بعضی از روستا ها،وخیلی مسایل دیگر. درصورتی که خیلی ازگردشگران دوست دارند ازین فرصت استفاده نمایند وبرای خودشان آدم برفی درست کنند وبرف بازی کنند. مقصر منطقه مانیست که زمستانش کساد است مقصر ما هستیم که ازاین نعمت الهی بخوبی استفاده نمی کنیم ، درکشور امارات با گرمای طاقت فرسایش،یک مکان سر پوشیده درست نمودند برای گردشگرانی که دوست دارند تفریحات زمستانی داشته باشند. واین یعنی جذب گردشگر،حال ما احتیاج به این مکان سرپوشیده نداریم که خداوند به ما عنایت نموده ولی متاسفانه مدیریت وپول نداریم. اگر در این فصل هم سرمایه گذاری گردد.مثلا با احداث پیست های ایسکی ،حتی در حد پیست آبعلی ، میتوان در زمستان هم گردشگران را به این منطقه کشاند. تا مردم منطقه، همانند فصل تابستان از درآمد ثابتی بر خوردار باشند. که این مسئله باعث خواهد شد دیگرجوانان مجبور نباشند برای کسب درامد ناچیز به شهرهای بزرگ مهاجرت نمایند.عباس عماد28/8/1385

دعوت به همکاری با وبلاگ بلده نور

تصویری پاییزی ونمایی ازکوهی در بلده موسوم به چمن کروجمع آوری محصولات زراعی توسط کشاورزان

بنظر میرسه قالب انگلیسی سرویس دهنده بلاگر وبلاگ بلده نور، برای بعضی دوستان مشکلاتی بوجود اورده است. لذا از دوستانی که اطلاعاتی در مورد تقییرقالب موجود به یک قالب فارسی با حفظ اطلاعات قبلی دارند، برای بنده ای میل بفرستند. بعنوان مثال بعضی دوستان براحتی نمیتوانند نظرات خود را ارسال نمایند. نا گفته نماند چون این سرویس دهنده از امکانات خوبی برخوردار است ،دلیل انتخاب بنده از آن میباشد بطور مثال ارسال عکس توسط این سرویس دهنده آسانترازسرویس دهنده های ایرانی می باشد. عباس عمادnima_baladeh@yahoo.com

Friday, November 17, 2006

نمایی از بلده نور در فصل پاییز

Wednesday, November 15, 2006

جوابیه استعلام تعیین صلاحیت نامزد های انتخابات شوراهای شهر بلده نور

روز جمعه 19/8/85 بود که از طرف فرمانداری نور،با تک تک نامزد های انتخاباتی شورا های شهر بلده تماس گرفته شدوگفته شد که برای گرفتن استعلام به فرمانداری بیایند.نا گفته نماند قبل از اینکه جواب استعلام عنوان گردد.شایعاتی مبنی بر اینکه یکی از کاندیداها رد صلاحیت گردد بسیار زیاد در محافل عنوان میشد وکمی هم غیر قابل باور که چطور قبل ازدادن جواب رسمی از فرمانداری چنین مطلب مهمی درز پیدا کرده وصحت ان منطقی به نظر نمیرسید. ازقدیما گفتن تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیز ها. بله بالا خره این خبر درست از اب دراومد ویکی از کاندیتورها، بصورت مشکوک رد صلاحیت شد.وبالاخره جناح قدرت دربلده نفوذش را به اثبات رسانیده و ثابت نموداگر بخواهد که چهره ای را تخریب نماید بسیارکار اسانی است حتی اگر این فردعضو سابق شورای شهر باشد حتی این فرد دارای اکثریت آرای دوره قبل باشد.حال به طرز تفکراین شخص ، وبه صحبت هایی که قبلا در مورد بعضی افراد در محافل مختلف نموده ،کاری نداریم ولی این مطلب باورش کمی سخت میباشد که فردی که سوابق زیادی در این نظام داردیک شبه بعنوان مخالف نظام از آب درامده باشدواین برچسب به او زده شود.البته این حرکت سیاسی ویا بعبارت دقیق تر کرکوری خواندن انتخاباتی میباشد.واین کاندیدا در فرصتی که دارد میتواند از اتهام وارد شده خود را تبرئه نماید. ولی در هر صورت ضربه مهلکی از جناح مخالف وی به او وارد شده است.وتاثیری زیادی بر آرای وی خواهد داشت.چون محیط بلده کوچک میباشد ودر پس این اتهام ،موارد دیگری هم به او نسبت میدهند.این دوره انتخابات در بلده بسیار مشکل تر وغیر قابل پیش بینی شده است.به همین دلیل تفکرات مختلف سعی دارند که رقیبان خود را بنحوی از میدان بدر کرده وآرای لازمه را بدست اورند. در پایان ، حال بقیه نامزد های انتخاباتی خوب اعلام شده ودچار شوک انتخاباتی نشدند عباس عماد 24/8/1385.

Tuesday, November 14, 2006

سر در ورودی خانه سالار مجلل

Monday, November 13, 2006

آب در کوزه وماتشنه لبان می گردیم یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم


بجز یک سال که بزرگداشت پدر شعر نو در روستای یوش برگزار گردید تاکنون مراسم خاصی برای این شاعر نامدار ایرانی در منطقه خودش بر پا نشد .نه تنها نیما ،بلکه ازدیگر اساتید فرهنگ وهنر این منطقه نیز یادی نمی شود.شاید 80%مردم منطقه با علامه محدث نوری هاواستاد بنان ها آشنا نباشند.ازعلمای منطقه خود چه انان که درگذشته تاثیر گذاربودند، چه در حال، اطلاع دقیقی در دست ندارند.وهمه این افتخارت دره نور در شهر نور سال قبل به نام مشاهیر نور از انها یادی شده است.متاسفانه محرومیت اقتصادی منطقه تاثیر زیادی بر خلأ فرهنگی منطقه داشته است.جمع آوری وتهیه آماراز مشاهیر ومفاخر این منطقه تاثیربسزای در رشد علمی جوانان خواهد داشت.و جوانان کمبودی از این لحاظ احساس نخواهند نمود.در بلده که مرکز بخش میباشد متاسفانه برای برگزاری چنین مراسماتی ومعرفی نخبگان منطقه، توسط مسولین اقدامی صورت نگرفته است.برگزاری نمایشگا ه ومعرفی آثار این گنجینه های نادر میتواند یکی ازاین راه کار ها باشد .فکر نمی کنم ازسالروز تولد نیما در منطقه اش 10 نفری اطلاعی داشته باشند مگر انان که سری دراخبار وروزنامه دارند واین یعنی عدم اطلاع رسانی در عصرارتبا طات.تهیه بروشور وبرگزاری مسابقات عکس وارایه مقالات راه کار بعدی برای زنده نگه داشتن یاد این عزیزان در زادگاهشان میباشد .البته رسانه های مختلف این رسالت را بخوبی برعهده گرفتند.و خلأ یی احساس نشد ه است.ولی اگر یک مراسم کوچک در منطقه خود نیما برگزار می گشت تاثیر خبری ان بیشتر بود.نا سلامتی مرحوم نیما برگردن همه ما حق زیادی دارد این همه گردشگر سالیانه از مزارش دیدن میکنند.وباعث رونق اقتصادی این منطقه گشته اند
اما خبری دیگراز بلده

دیروز در شهر بلده یک میدان عجیب وغریب توسط شهرداری درحال احداث بود.وفعلا هیچگونه ارتباطی به ساختار شهری ندارد. در طرحی که شهرداری داده، انتقال بلوار وسط شهراعلام گردیده است..البته فکر میکنم این یک حرکت نمادین برای جذب بودجه لازم برای چنین پروژه هزینه آوری میباشد.تا در فرصت مناسب طرح بهتری برای زیباسازی شهر صورت بگیرد .واین جز عادات ما ایرانی ها است اول اجرا میکنیم بعد طرح ارایه میدیم.لازم به ذکر میباشد که داشتن یک میدان در شهر لازم به نظر میرسد، بخصوص که قرار است پیکره ایی از نیما در وسط این میدان قرار گیرد البته( اگر این میدان در جای مناسب وبجااحداث گردد).واین مطلب به ذهن تان خطور نکند که کلنگ احداث این میدان بخاطر سالروز تولد نیما بوده است. وما این اتفاق بزرگ را به فال نیک میگیریم.انشالله در سال اینده اقدام به خرابی این میدان نکنند.چون ساخت ان هم هزینه بر دار است وهم تقریبا غیر اصولی.
عباس عماد 22/8/1385

Sunday, November 12, 2006

می تراود مهتاب

خواب در چشم ترم می شکند
د رسال 1276 کودکی در یوش –مازندران –دیده به جهان گشود که مقدر بود بعد ها نیمای نیماور(=نام آور) گردد.نیما در طی زندگانی ادبی خود در داستان نویسی ، نمایش نامه نویسی ،نگارش مباحث ادبی به آزمایش پرداخته است،ولی آنچه که اورا نامبردار ساخته جنبه شاعری اوست.در شعر نیز وی مراحل مختلف را طی کرده : سرودن اشعاری که شکل و قالب ومضمون انها به سبک قدماست.سرودناشعاری که شکل وقالب انها به سبک پیشینیان است ولی مضمون انها نو وبکر میباشدوسرودن اشعار به سبک نو ،از این سه نوع ، آنچه که شخصیت نیما را نشان می دهد دسته اخیر است . پس از در گذشت نیما –بنا به وصیت وی –کار تدوین وچاپ اثار فراوان وگرانقدرش با یاری همسر وفرزند وچند تن از یاران صمیم انمرحوم با مراقبت نگارنده آغاز شد ونخستین شماره بعنوان افسانه ورباعیات )) از طرف سازمان چاپ کیهان طبع ومنتشر گردید
یادداشت های دکتر محمد معین 1344
می تراود مهتاب
می درخشد شبتاب،
نیست یکدم شکند خواب به چشم کس ولیک
غم این خفته ی چند
خواب در چشم ترم می شکند
نگران با من استاده سحر
صبح می خواهد از من
کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر
د رجگر لیکن خاری
از ره این سفرم میشکند
نازک آرای تن ساق گلی
که به جانش کشتم
وبه جان دادمش آب
ای دریغا!به برم می شکند
دست ها می سایم
تا دری بگشایم
برعبث می پایم
که به در کس آید
در دیوار بهم ریخته شان
برسرم میشکند .
می تراود مهتاب
می درخشد شبتاب
مانده پای آبله از راه دراز
بردم دهکده مردی تنها
کوله بارش بر دوش
دست او بر در،می گوید با خود:
غم این خفته ی چند

Saturday, November 11, 2006

خانه ام ابری است

مطالب امروز وفردا وبلاگ بلده نور بخاطر این شاعر گرانقدر پراوازه ایرانی که بچه محل ماست به ایشان اختصاص میابد.ومطالبی که درج خواهد شد اولی از نشریه همشهری جوان انتخاب شده است ضنما جهت دریافت عکس روی ان کلیک کنید.
خانه ام ابری است
بیچاره نیما یوشیج الان اگر زنده بود چه میگفت.وقتی هشتاد سال قبل گفته:شهر منبع بدبختی است .خوشبختی در او برای یک ذهن حساس محال است،محال.خاطره اش از کودکی در روستا این بود که ملای مکتب پاهایش را می بست وباترکه های بلند او را میزد تا نامه هایی را که اهالی روستا به هم مینوشتند از بر کند.اما معلوم نبود شهر چه برسرش آورد که مرتب به شهر وشهر نشینی بد وبیراه میگفت وباز هم هر سال تابستان دست خانوادهاش را میگرفت ومیبرد یوش.نیما در اوایل جوانی به سرش زده بود که در شعبه مازندران ،نهضت جنگل را تاسیس کند وبه قول خودش اصالت دلاوران کوهستان را به نمایش دراورد.ولی این کار رانکرد وبه جایش عاشق شد،عاشق یک دختر کولی که بعدها به یادش شعر ((افسانه))را گفت وهمین شد،آغاز شعر نوی فارسی.با یکی که به جای عاشقی فقط با او آشنا شده بود ازدواج کرد.این همسر خوب یعنی عالیه خانم،کارمند بود وبرای همین هر بار که نیما از کار اخراج میشد،حقوق او باعث میشد که گرسنه نمانند.نیما از شعرهایش پولی در نمی آورد.کتاب اولش را به خرج خودشان چاپ کرده بود وپشت جلد زده بود یک قران.بعد ها هم که کسانی پیدا شده بودند کتاب هایش را چاپ کنند، معتقد بود که پول گرفتن برای شعر،کار درستی نیست.سر پیری هم که بعد از یک عمر اجاره نشینی، یک قطعه زمین در نزدیکی میدان تجریش گرفت وبرای خودش خانه ساخت مالک زمین ، سر او کلاه گذاشته بود وهمه زمینهای مجاور را هم طوری فروخته بود که خانه نیما به بیرون راه نداشت.خوش شانس بود که جلال ال احمد رفت وهمسایه اش شد تا با کمک بقیه همسایه ها راهی برای در خانه اش به کوچه درست کردند.نیما وقتی وصیت نامه نوشت،مثل دهخدا،دکتر معین را به عنوان وصی خودش تعیین کرد.اما فرقش این بود که دهخدا چند سالی با دکتر معین همکار بود واو را میشناخت واو را برای تکمیل ((لغت نامه َََََ)) در نظرداشت،ولی نیما اصلا اورا ندیده بود ونمی دانست که نظر او درباره شعرش چیست وفقط از روح علمی دکتر معین خوشش آمده بود .همیشه همین طوری بود،وگرنه حالا چیزی به اسم شعر نو نداشتیم.

بمناسبت یکصدو نهمین سالگرد تولد نیما یوشیج - پدر شعر نو

Thursday, November 09, 2006

من این وبلاگ را بخاطر عشق فراوان به منطقه بلده وشما عزیزانی که این مطالب را مخوانید برپا کردم تا هم شما یادی اززادگاه پدرانتان داشته باشید وهم برای فرزندانتان که جویای اصالت خود هستند،پایگاهی باشد برای جواب سوالاتشان. و دوست دارم به اتفاقات منطقه خود واکنش نشان دهید . همانطور که خیلی از دوستان در این مدت این حس خود را ابراز نموده اند.وخیلی علاقمندم از نقطه نظرات دیگر دوستان هم ا ستفاده کنم.البته قصدم ازارایه نظر تعریف کردن از من نیست تا من دل گرم شوم .پس حتی با درج نام و شغل تان در قسمت نظرات این افتخار رابه بنده بدهید تا مخاطبانم رابیشتر بشناسم.وبه بنده در تهیه امار نخبگان دانشگاهی ، علمی فرهنگی،سیاسی،ورزشی،اقتصادی،تجاری (هر شخصی که در هر سمتی است که احساس این را دارد که میتواند تاثیر گذار برای پیشرفت منطقه خود باشد )این منطقه ،کمک کنید.وبراین عقیده استوارم که شما دوستان، که به هر دلیلی از موطن خود دورهستید ، قلبتان برای این مرز وبوم میتپد وخیلی دوست دارید به اندازه وسعتان خدمتی به منطقه خود ارایه نمایید واین حس شما نیروی قوی است که تابحال از ان استفاده بهینه نشده است ومیتوان ازاین پتانسیل بالا استفاده های زیادی کرد.فقط اجماع افکار شما را میطلبد. اگر در اینده نزدیک بتوانم این وبلاگ را به سایت اختصاصی بلده نور تبدیل کنم ،این افتخارنسیب بنده خواهد شد تا از طریق این پایگاه در تجمیع افکار شما موثر واقع گردم.واز این پایگاه شما دوستان بتوانید باارایه طرح ونظرات خود زمینه ای برای پیشرفت این منطقه بوجود آورید.
با تشکر عباس عماد 18/8/1385

Wednesday, November 08, 2006

هوالباقی


این تصویری ا ست ازنمای داخل مسجد جامع بلده نور که بنیانگذاراین بنای تاریخی، نماینده امام حسن عسگری ،شیخ سلطان احمد نوری بودند.ولی همین مکان متبرک جایگاه ابدی همه بلده ای ها میباشداگر افتخار این را داشته باشیم. دیروزهم عزیزی دیگردر این قبرستان متبرک مدفون گشت.استاد محمد خلیل تاش(لاری) فرزند مرحوم محمود خلیل تاش بعد از چند ماه بیماری سخت ، همه را به سوگ خود نشاند.وبسرای باقی شتافت. روحش غریق رحمت باد

Tuesday, November 07, 2006

غارت درختان منطقه بلده نور توسط دشمنان محیط زیست

منطقه بلده نور با توجه به اب وهوای خشک وکوهستانی از پوشش گیاهی کمی برخوردار میباشد.ودرختانی که به ثمررسیده به همت کشاورزان وباغداران زحمت کش بعمل آمده است.ولی در چند سال اخیر بخصوص در این چند ماه شاهد قطع درختان که عمدتا تبریزی وبید هستند میباشیم .وروزانه چندین خودروی وانت بار مشغول حمل درختان قطع شده هستند. درختانی که در طول سالیان زیاد با تلاش فراوان به ثمر رسیده است.وزیبایی وطراوت منطقه را به یدک میکشید ند. درصورت بی تفاوتی مسولین ذیربط وقطع بی رویه ان در مدت کوتاهی منطقه ای خشک را به مردم این منطقه نوید خواهد داد.مطمئن باشید اگر این رویه ادامه داشته باشد دیگردرختی وجود ندارد که بتوانیم در ظل گرمای تابستان زیر سایه ان پناه ببریم . مثل اینکه اجرای قوانین سخت برای سوداگران محیط زیست در منطقه شمال کشوربرای قطع درختان جنگلی ، این افراد را به این منطقه بکر کشانده است. وبدون هیچ منع قانونی اقدام بچنین غارت بیرحمانه درختان منطقه بلده نموده اند.جاداردمسولین ودوستداران محیط زیست منطقه در یک اقدام ضربتی وبا کمک شورا های هر روستا جلوی قلع وقمع درختان را هر چه زودتر بگیرند.

تصویر خرس رها شده به دامان طبیعت

Sunday, November 05, 2006

برگزاری یک ایین سنتی در بلده به نام: دست مال زنی شو

ایین سنتی دستمال زنی درشب 13 ابان هر سال که به اصطلاح محلی تیرماسیزه شو نامیده می شودودر ذهن بچه ها یعنی دست مال زنی شودر بلده هماننددیگرشهرهای ایران اداب ورسوم خاص خودرا دارا است.این مراسم که الحمدلله در نزد مردم به یادگار مانده است حال وهوای خاصی دارد.بچه ها که از چند روز جلو تر خود را اماده کرده اند وبرای چنین روزی لحظه شماری میکنند،کیسه ودستمال مخصوص خود را برداشته وبعد از غروب افتاب با تشکیل گروه های مختلف یا به اصطلاح یارگیری به تک تک خانه ها رفته و با فریاد های (دستمال زنی شوهسه)صاحب خانه را فراخوانده ودستمال های خود را به داخل حیاط خانه میاندازند .صاحب خانه که خود را از قبل اماده کرده است بسته به سلیقه خود درون دستمال هارا پر میکند وبه سرگروه تحویل میدهد.البته بعضی از بچه ها شیطنت میکنند وبیشتر از تعداد خود دستمال به خانه می اندازند تا سهم بیشتری به انها تعلق بگیرد.هرچه صاحب خانه دست ودلباز تر باشد بیشتر مورد توجه بچه ها قرار میگیرد.مخصوصا که گردو وهسته شیرینی در کار باشد.محتویات داخل دستمال هم در طول دوره های مختلف دست خوش تعقیراتی گشته است ولی هیچگاه ماده اصلی یعنی گندم بو داده به اصطلاح محلی –هاویشت-جایگاه خود رااز دست نداده است ودر اکثر خانواده ها این مورد یافته میشود .وجود درختانی مانند زردالو(به شکل برگه)-فندوق گردو و...که در گذشته ها در اکثر حیاط خانه ها وجود داشت صاحب خانه را ملزم به استفاده ازمیکرد ولی اکنون با ازبین رفتن این درختان محتویات داخل دستمالها هم تعقیر کرده است.ودر بعضی از موارد که افرادی فرارسیدن این سنت در لحظات پایانی روز مطلع می گردند با گذاشتن شکلات بیسکویت وادامس که فراهم نمودن ان سخت نیست اینگونه دل بچه ها را به دست می اورند. شاید این یکی از بهترین لحظات دوران کودکی ونوجوانی افراد قرار گیرد وبا فرارسیدن این روز، بزرگتر ها با ذکر خاطراتی از این ایام به نیکی یاد کرده وهیچگاه ازذهنشان بیرون نخواهد رفت.اخر شب که بچه ها خسته از برگزاری چنین آیینی به خانه برمیگردنند با نشان دادن محتویات داخل کیسه به اعضا ی خانواده از لحظات شیرینی که بر انها گذشته تعریف میکنند.گاهی اوقات حین برگزاری این مراسم ، بعضی از افراد سودجو که تعداد انها خیلی کم میباشد از تاریکی شب استفاده میکنند وبه کیسه بعضی از بچه ها دست برد میزنند.وخوراکی های خوب ان را برمیدارند واین نیز جزحواشی ای مراسمات است.فردای ان شب ،که این سال ها با راهپیمایی سیزده ابان مقارن گشته درون جیب بچه ها پر ازخوراکی های متنوع میباشدودر حین شعار دادن به اتفاق های که دیشب بر انها گذشته است یادی هم میکنند.حفظ ونگاه داری این ایین سنتی وظیفه خانواده ها میباشد وباید انرا به نسل های بعدی انتقال دهند.
عباس عماد سیزدهم آبان ماه 1385

Friday, November 03, 2006

نمایی از بقعه شیخ سلطان احمد وقلعه در کنار رودخانه بلده


خواهشمند است در صورت دریافت عکس مرا مطلع سازید
با تشکر عباس عماد